- مشت زنی
- بوکس
معنی مشت زنی - جستجوی لغت در جدول جو
- مشت زنی
- عمل مشت زن مشت زدن، بوکس بازی
- مشت زنی
- ورزشی که در آن هر یک از دو مشت زن می کوشد دیگری را با ضربه های مشت خود به زمین اندازد، بوکس
- مشت زنی
- ورزشی دو نفره که در آن ورزشکاران با زدن ضربه های مشت به یکدیگر امتیاز کسب می کنند، بوکس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل و شغل خشت زن، عمل خشت زن
آنکه با مشت زند: غلام آبکش باید و خشت زن بود بنده نازنین مشت زن. (گلستان)، قوی پرزور، بوکس باز بکسور
کسی که ورزش بوکس می کند، بوکسور، کسی که با مشت می زند، زورآزما
سنگ فلاخن
با مشت زدن کسی یا حیوانی را: شاهزاده خیز کرد ومشتی بردهان اسب زد و هر دو گوش آن اسب را بگرفت، بوکس بازی کردن
آلتی که باآن چوب و تخته را صاف و هموار کنند رنده نجاری مشتواره: کردگارا، مشت رندی ده جهان را خوش تراش تا کی از قومی که هم ایشان و هم ماتیشه ایم. (انوری)
سنگ فلاخن، فلاخن، آلتی ساخته شده از دو ریسمان که با آن سنگ پرتاب می کردند، بلخم، پلخم، پلخمان، دستاسنگ، غوت، فلخمان، فلماخن، فلا سنگ، قلاب سنگ، قلاسنگ، قلما سنگ، کلما سنگ، کلا سنگ، دست سنگ، قلبا سنگ، مشتاسنگ
ابزاری که با آن چوب و تخته را صاف می کنند، رندۀ نجاری، مشتواره
آنکه خشت سازد خشت ساز، آنکه خشت را بهنگام جنگ پرتاب کند
خشت کار، کسی که گل به قالب می زند و خشت درست می کند، کسی که کارش آجرچینی و بنا کردن دیوارهای ساختمان با خشت یا آجر است، خشت مال